قرآن و بهداشت روان
دکتر احمد صادقیان / مدرس حوزه و دانشگاه
چکیده
یکی از مباحث مطرح در بحث علم و دین، استخدام علوم در فهم اشارات علمی قرآن است. در بحث قرآن و بهداشت روان نیز میتوان از پیشرفتها و دستاوردهای روانشناسی و بهداشت روانی برای استخراج قواعد بهداشت روانی از دیدگاه اسلام استفاده کرد. در این مقاله سعی شده است به بعضی از موارد و اصول کلی در این زمینه اشاره گردد.
قرآن به عنوان کتاب راهنما و دستورالعملزندگی بشر راهکارهایی را برای تأمین بهداشت روانی ارائه داده است که در این مقاله به بعضی از راهکارهای شناختی و رفتاری اشاره میشود.
راهکارهای شناختی: آموزههای اسلام با تغییر و اصلاح شناخت و تفکر نسبت به جهان و تبدیل جهان بینی بشر به جهانبینی الهی، بر نگرش انسان به مسائل زندگی و رفتار، عواطف و احساسات شخص تأثیر گذاشت که ایمان و توکل به خدا، رضا، مثبت اندیشی، امیدواری به زندگی، الگو قرار دادن پیامبر9 و اولیای الهی، اعتقاد به معاد از نتایج آن میباشد.
راهکارهای رفتاری: اصلاح و هدایت تفکر به سمت جهان بینی الهی باعث اصلاح رفتار شخص میگردد که این رفتارهای صحیح در خانواده، روابط بین فردی، روابط اقتصادی میتواند بهداشت روانی افراد را تأمین نماید.
کلیدواژهها: قرآن، بهداشت، روان، روان شناسی.
مفهوم شناسی
بهداشت روانی را چنین تعریف کردهاند: «استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و مؤثر کار کردن، برای موقعیتهای دشوار انعطاف پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود توانایی داشتن» (گنجی، بهداشت روانی، ص 10).
سازمان جهانی بهداشت، نیز آن را چنین تعریف میکند: «توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی» (همان).
بهداشت روانی در تعریف دیگر عبارت است از «مجموعه عواملی که در پیشگیری یا جلوگیری از پیشرفت روند وخامت اختلالات شناختی، عاطفی، و رفتاری در انسان نقش مؤثر دارند (شاملو، بهداشت روانی، ص 18). بهداشت روانی در گستره وسیعتر عبارت است از آگاهی به عوامل معنوی و مادی و انگیزههایی که سلامت فکر و وضع مثبت و اعتدال رفتار و کردار را سبب میشود، که بدان وسیله ساز و کار با ارزشی در مورد تحرک و پیشرفت معنوی و مادی انسان در همه زمینهها فراهم آید» (صانعی، بهداشت روان در اسلام، ص 22).
هدف بهداشت روانی
برخورداری از روان سالم و معتدل برای موفقیت در زندگی و رسیدن به آسایش و سعادت از اهداف بهداشت روانی است.
«هدف از بهداشت روانی آن است که شرایطی فراهم آید تا عوامل مخربی که روان بشر را میآزارد و راحتی درونی را از او سلب میکند از بین ببرد به گونهای که آسایش و رفاه او تأمین شود و تشویش خاطر نداشته باشد» (همان).
مبانی:
قرآن کتابی است که از سوی خدا برای هدایت انسانها فرستاده شده است؛ کتابی که مایه هدایت عالمیان، (آل عمران / 96) بیانگر همه چیز و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است. (نحل / 89)
از حضرت علی7 حکایت شده است: برای دردهایتان، از قرآن سلامت بخواهید و با قرآن بر سختیها یاری جویید (سید رضی، نهج البلاغه، خ / 176).
این کتاب مقدس درباره بهداشت روان و راههای تأمین آن آموزههای بسیاری دارد، البته استفاده از آموزههای آن در عین ضرورت محدودیتهایی در طرح دارد که به بعضی از آنها اشاره میکنیم.
1. قرآن کریم کتاب هدایت است و در آن مجموعهای از دستورات، پندها، موعظهها و قصص مطرح شده است که هر کدام به جنبهای از زندگی انسان نظر دارد و از آن آموزهها میتوان قواعد و دستورالعملهایی که بهداشت روانی را تأمین میکند، استفاده کرد؛ وگرنه قرآن کتاب بهداشت روانی نیست و در آن مباحث بهداشت روانی و سر فصلهای آن که در دهههای اخیر ابداع شدهاند و در حال تکامل میباشند، به صورت منظم مطرح نشده است، لذا تحقیق در این موضوع و ارتباط مطالب بهداشت روانی با توصیههای اسلام به سه صورت میتواند صورت گیرد:
الف. بعضی از موضوعات مشترک در بهداشت روانی و تعالیم اسلامی آمده است، گرچه نامگذاری و سر فصلی مشخص در روایات و آیات قرآن برای آنها ذکر نشده است، مثلاً اصل مثبت اندیشی در مباحث بهداشت روانی مطرح گردیده و همین مطالب در آیات، روایات و دعاها مورد تأکید قرار گرفته است. برای مثال در قرآن روح امید با توکل بر خدا و نفی ناامیدی Gوَلاَ تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِF یوسف/87) در انسان دمیده میشود. از امیرمؤمنان7 حکایت شده است: «چشمت را بر خار و خاشاک زندگی ببند تا همیشه راضی باشی» («اغض علی القذی والالم ترض عنه ابدا» / سید رضی نهج البلاغه، حکمت/ 212). امام موسی بن جعفر7 هم در دعای جوشن صغیر به این مطالب اشاره مینماید.
ب. استفاده و استنتاج یک قاعده کلی از مباحث بهداشت روانی و تطبیق آن قاعده بر احکام و دستوراتی که با این قاعده تطابق دارد. مثلاً احساس امنیت را از اصل بهداشت روانی استفاده میکنیم و میتوانیم این قاعده را بر سلام کردن تطبیق دهیم؛ بدین گونه که سلام دادن اطمینان و امنیت به طرف مقابل است و اینکه از طرف ما خطری متوجه طرف مقابل نیست. بسیاری از شناختها و رفتارهای اسلامی نیز که باعث احساس ایمنی در فرد میگردد، از همین گروه است. هم چنین نیاز به «عزت نفس» را از بهداشت روانی میتوان استفاده کرد و آن را بر احترام گذاشتن به افراد که در آیات سوره حجرات و مجادله و... و روایات آمده است تطبیق داد. بدین گونه که احترام به افراد باعث عزت نفس آنان میگردد و از این جهت بهداشت روانی آنان تأمین میگردد.
ج. دستورات و توصیههایی که در تعالیم اسلامی آمده است و بر بهداشت روانی افراد تأثیر بسزایی دارد. در حالی که در مباحث بهداشت روانی مصطلح اثری از آن نیست، مانند: تأثیر زیاده خواهی بر اختلالات روانی و تأثیر بیرغبتی به دنیا در تأمین بهداشت روانی.
2. مباحث مطرح در بهداشت روانی حاصل افکار و تجربه بشر است و در آن تغییر و تکامل وجود دارد، ولی تعالیم قرآن چون از طرف خداوند است، تغییر و تحول ندارد. لذا نمیتوان آیات و روایات را بر افکار بشر تطبیق داد، چه بسا تعالیم اسلام در پی تبیین مطالب عمیق تری میباشد که افکار بشر به آنها دسترسی ندارد ... و اگر این تطبیق به تحمیل نظر منتهی شود، تفسیر به رأی خواهد شد که ممنوع است. از این رو علوم بشری را برای فهم بهتر آیات میتوان استخدام کرد یا حقایق قرآنی را به عنوان موضوعات و نظریههای جدید علمی به دانشمندان عرضه کرد تا شواهد تجربی آن را پژوهش کنند.
آنچه در دو دهه آخر قرن بیستم برای روان شناسان و توده مردم محسوس بود کمبود یا نبود توجه مدلها و مکتبها در بعد معنوی انسان است» (خلیلی، مجموعه مقالات اسلام و بهداشت روان، 2/187). از این جا لزوم توجه به آموزههای دینی به خصوص قرآن کریم برای تأمین بهداشت روانی مشخص میگردد.
در اینجا لازم است به این سؤال پاسخ داد که با توجه به این نقص مکاتب روانشناسی، چگونه میتوان از این علوم برای پیبردن به آموزههای قرآن کریم استفاده کرد.
در جواب میگوییم هدف ما این است که از روشها و پیشرفتهای حاصله و راهحلهای ارائه شده توسط روان شناسان برای برطرف نمودن اختلالهای روانی استفاده و اختلالهای روانی را با راهکارها و آموزههای دینی برطرف میکنیم. مثلاً نظریهای که مبتنی بر راه حل شناختی و رفتاری است را از روان شناسی استفاده میکنیم، ولی در تغییر شناخت فرد و اصلاح رفتار به سراغ آموزههای اسلام میرویم و از این طریق راهکارهای جدیدی را که برگرفته از تعالیم اسلام است، ارائه میدهیم.
راهکارهای قرآن برای تأمین بهداشت روانی
در برخی آیات قرآن به دو مسئله رویکرد شناختی و رفتاری و تأثیر آنها بر سلامت و بهداشت روان اشاره شده است که از جمله آنها مسئله «ایمان به خدا» است.
Gمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ؛ كسانى (از آنان) كه به خدا و روز بازپسين ايمان آوردند، و [كار] شايسته انجام دادند، پس هيچ ترسى بر آنان نيست، و نه آنان اندوهگين مىشوند.» (مائده / 69).
Gوَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ؛ و (ما) فرستادگانِ [خود] را، جز مژدهآور وهشدار دهنده نمىفرستيم؛ و كسانى كه ايمان آورند و اصلاح نمايند، پس هيچ ترسى بر آنان نيست و نه آنان اندوهگين مىشوند.» (انعام / 48).
در این آیات یکی از راهکارهای شناختی که باعث امنیت روانی انسان میشود ایمان به خدا معرفی شده است و از راهکار رفتاری به «عمل صالح» یا «اصلح» تعبیر شده است.
ساز و کار اعتقاد به خداوند در تأمین بهداشت روانی
ایمان به خداوند، یعنی: اعتقاد به اینکه خداوند یگانه این جهان را آفریده و همه امور به دست اوست، او مالک، قادر، حکیم، عالم، خالق، تدبیر کننده، رازق و مالک حقیقی جهان است و مالکیت دیگران اعتباری است Gقُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌF (آلعمران/26) بر همه چیز قدرت دارد Gوَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراًF. (فتح / 21) از همه کارهای بندگان باخبر است و اعمالی که نسبت به بندگان انجام میدهد از روی حکمت، و دلیل است Gوَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُF (انعام / 18) تنها او روزی دهنده موجودات میباشد Gإِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُF (ذاریات / 58)، به علاوه خیر و سعادت بندگان را میخواهد، هر چند در ظاهر حادثهای برای بندگان ناگوار باشد، در واقع به نفع آنان میباشد Gوَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْF (بقره/ 216) خداوند است که مهمات زندگی انسان را کفایت و او را از شر دشمنان حفظ میکند Gوَاللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللّهِ وَلِيّاً وَكَفَى بِاللّهِ نَصِيراF (نساء / 45).
برای انسانی که ایمان دارد، زندگی معنادار و مشکلات دارای مفهوم میگردد و میداند که اینها مقتضای زندگی دنیوی است و از سوی خدا برای سازندگی و تقویت روحی انسان میباشد. این طرز برداشت، باعث رضایت از زندگی و سلامت روانی میگردد، مثلاً اگر شخص ضربهای به طرف دیگر وارد کند، آن شخص ناراحت میشود و عکسالعمل نشان میدهد، ولی رزمیکاران هنگام تمرین چندین برابر این ضربه را به هم وارد میکنند و نه تنها ناراحت نمیشوند، بلکه از اینکه بدنشان قوی شده است، احساس رضایت هم میکنند، در حالی که هر دو ضربه است. این به چگونگی برداشت و شناخت از آن ضربه بستگی دارد. همین مسئله در رابطه با مقتضیات زندگی هم جاری میشود. کسی که اعتقاد داشته باشد اگر امر مکروهی در زندگی برای او پیش آمد به نفع اوست Gوَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْF (بقره / 216)، اعتقاد دارد که لازمه زندگی دنیا امتحان شدن توسط خداوند متعال است و این امتحان ممکن است به ترس، گرسنگی، کاهش در مالها و جانها و میوهها باشد Gوَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَF (بقره / 155) در مقابل این مشکلات همانند شخصی است که هنگام تمرینات رزمی، ضربهها و مشکلات جسمی را به خاطر قوی شدن بدن تحمل میکند. شخص موحد هم میداند مشکلات برای ورزیده شدن و تقویت روحی او میباشد و به نفع اوست، گرچه در ظاهر دشواری وسختی دارد، لذا خداوند میفرماید: «در هنگام مصیبت و گرفتاری بگویید و باور داشته باشید که ما از خدا هستیم و به سوی او باز میگردیم»Gالَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَيهِ رَاجِعُونَF (بقره / 156). در بعد شناختی معنای «انّا لِله» این است که او اختیاردار ماست و ما از کار او راضی هستیم. تمام جهان کلاس درس و میدان آزمایش است که باید در آن رشد کنیم.دنیا محل شکوفایی استعدادهای درونی انسان است و سختیهای آن نشانه بیمهری خداوند نیست، بلکه برای آن است که در مسیر کمال سریعتر حرکت کنیم، بنابراین در تلخیها نیز شیرینیهاست، زیرا شکوفا شدن استعدادها و کامیابی و پاداشهای الهی را دنبال دارد (قرائتی، تفسیر نور، ج 1، ص 314).
به همین جهت امام حسین7 در اوج سختی و دشواریها در آخرین لحظات فرمود: «هوّن علیّ انه بعین الله» مجلسی، (بحارالانوار، 45،46). آنچه مصیبت را بر من آسان کرد، آن است که خداوند آن را میبیند. حضرت زینت کبری 3نیز در مجلس ابن زیاد بعد از تحمل سختیهای فراوان که هر کدام از آنها میتواند انسان را دچار اختلالات روانی شدید نماید، فرمود. غیر از زیباییچیزیندیدم.(همان، 45/115)
تاثیر ایمان به خداوند در ایجاد احساس امنیت
یکی از نیازهای اساسی بشر نیاز به احساس امنیت است که عبارت است از احساس آزادی نسبی از خطر، این احساس وضع خوشایندی را ایجاد میکند و فرد آرامش روحی و جسمی مییابد (شاملو، همان، ص91). شاید بتوان گفت احساس امنیت زیربنای بهداشت روانی است، لذا اکثر مباحث به ایجاد این احساس امنیت بازگشت میکند.
احساس امنیت واقعی حاصل نمیشود مگر در سایه توحید «به دلیل این که میل به احساس ایمنی از جانب افراد به دلیل ترس است. ترسی که از یک محرک موجود یا احتمالی در محیط بیرون ارگانیزم ایجاد میشود» (همان)؛ ترس از آینده موهوم، ترس از مرض، ترس از فقر، ترس از سیل و زلزله، ترس از دشمن و یا ترسهای احتمالی دیگر، ولی شخص موحّد و مؤمن میداند که تمام حوادث جهان معنیدار و به صلاح او هستند. او احساس میکند پشتیبانی دارد که در همه مسائل او را کفایت میکند؛ یاوری که از آینده به خوبی خبر دارد، مصالح و مفاسد شخص را میداند و با او مهربان است. «آگاه باشید (دوستان) اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند» (یونس/62). به دلیل اینکه ترس معمولاً از احتمال نبود نعمتهایی که انسان در اختیار دارد و یا خطراتی که ممکن است در آینده او را تهدید کند، ناشی میشود، همان گونه که غم و اندوه معمولاً نسبت به گذشته و نبود امکاناتی است که در اختیار داشته است.
دوستان خدا از هرگونه وابستگی و اسارت جهان ماده آزادند و «زهد» به معنی حقیقیاش بر وجود آنها حکومت میکند، نه با از دست دادن امکانات مادی جزع و فزع میکنند و نه ترس از آینده در این گونه مسائل افکارشان را به خود مشغول میدارد» (مکارم، تفسیر نمونه، 8، / 334) و یقین دارند که تمام حوادث طبق حساب و کتاب است (طاهربن عاشور، التحریر والتنویر، 11/ 284).
آثار و ثمرات ایمان به خداوند
بعد از اثبات اصل تأثیر ایمان در بهداشت روانی، درمییابیم که این ایمان ثمراتی دارد. ما به بعضی از آنها اشاره میکنیم.
1. توکل: توکل یعنی اینکه بر غیر خود اعتماد کنی و دیگری را نایب از سوی خودت قرار دهی (راغب، معجم مفردات الفاظ قرآن، ص 561). منظور از توکل این است که انسان در چارچوب علل مادی و محدوده توانایی خود محاصره نگردد و چشم خود را به حمایت و لطف پروردگار بدوزد، این توجه مخصوص، آرامش، اطمینان و نیروی فوق العاده روحی و معنوی به انسان میبخشد که در رویارویی با مشکلات اثر عظیمی خواهد داشت (مکارم، همان، 7 / 88).
پیامبر9 از جبرئیل پرسید: توکل بر خداوند چیست؟ جواب داد: فهمیدن این که مخلوقات نمیتوانند به انسان ضرری بزنند یا نفعی برسانند، نه میتوانند به انسان چیزی بدهند و نه میتوانند خیری را از انسان منع نمایند، لذا انسان از خلق و مردم مأیوس میگردد و اگر بنده چنین شد برای غیرخدا کار نمیکند و به کسی غیر از خداوند امید ندارد و از غیر خداوند نمیترسد و در احدی غیر از خداوند طمع نمیکند، و این است معنای توکل (قمی، سفینة البحار، مادهي وکل).
با مراجعه به آیات قرآن میتوان به تأثیر توکل پی برد. از جمله آنها این آیه است «هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند برای او راه نجاتی فراهم میکند، و به او از جایی که گمان ندارد، روزی میدهد و هرکس بر خداوند توکل کند، خداوند امرش را کفایت میکند. خداوند فرمان خود را به انجام میرساند، و خداوند برای هر چیزی اندازهای قرار داده است» (طلاق / 2 و 3).
قبل از این آیه، بحث درباره طلاق است، لذا این آیات در سیاق واحدی قرار دارند و میدانیم شخص هنگام طلاق دچار فشار روانی، عدم امنیت و مشکلات فراوان میشود و برخورد ناصحیح با این موضوع او را دچار فشار روانی مینماید و خداوند بعد از اینکه دستوراتی در مورد طلاق میدهد، به عنوان یک قاعده کلی، هنگام روبهرو شدن با مشکلات میفرماید: «هرکس تقوا پیشه کند خداوند راه نجات را برای او فراهم میکند» (همان). شخص متقی میداند که هنگام گرفتار شدن در مشکلات به جای افکار منفی، اضطراب و ترس و دلهره و پیمودن راههای انحرافی، باید وظیفه و تکلیف خود را انجام بدهد و اعتقاد دارد که اگر وظیفهاش را انجام دهد، خداوند او را رها نمیکند، بلکه برای او راه نجات فراهم میکند، و روزی وی را از جایی که به گمانش نمیرسد، میرساند. شخص متوکل اعتقاد دارد که روزیاش تضمین شده است. آری! اگر شخص به این اعتقاد رسید، ترس، اضطراب و دلهره کم میشود و از این لحاظ احساس آرامش و امنیت میکند. توکل از راه کنترل تفسیری و کنترل نیابتی میتواند بهداشت روانی افراد را تأمین نماید (غباری نباب، اولین همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان، ص 233).
شخص متوکل اگر هم شکست بخورد، چون معتقد است خداوند قادر به فراهم ساختن اسباب موفقیت انسانهاست و مصالح آنها را بهتر از خودشان میداند، میپذیرد که شکست ظاهری به صلاح و نفع او بوده است، لذا از لحاظ روانی ضربه نخواهد خورد (ام رابین دیماتئو، روانشناسی سلامت، 2 / 757).
2. رضا و تسلیم: مؤمن باور دارد که آنچه خداوند برای او مقرر کرده، حکیمانه و این سرنوشت برای او بهتر است و از آنچه در زندگی برای او پیش آمده، رضایت دارد و آن را مکروه نمیشمارد. رضا و تسلیم باعث کاهش غم و نگرانی، افزایش آسایش در زندگی و آسان شدن مشکلات میشود و هم چنین باعث میشود انسان نسبت به زندگی خوش بین باشد و دید مثبت بیابد. خداوند متعال از پیامبر9 خواهد در جواب منافقان بگوید: «هیچ حادثهای برای ما رخ نمیدهد مگر آنچه خداوند برای ما نوشته است» Gقُل لَن يُصِيبَنَا إِلَّا مَاكَتَبَ اللّهُ لَنَاF (توبه / 51). ودر آیه بعد میفرماید: «بگو آیا درباره ما یکی از دو نیکی را انتظار دارید یا بر شما پیروزی میشویم و یا شربت شهادت مینوشیم» Gقُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِF (توبه/52).
افراد با ایمان و خداپرست که به علم، حکمت و رحمت خدا ایمان دارند، مقدرات عالم را مطابق نظام احسن و مصلحت بندگان میدانند انسان مؤمن تمام مقدرات عالم را زیبا میبیند و مفهوم شکست و ناکامی در او راه ندارد.